بیوگرافی سفیروث






Shinigami

for the anime

عقیده و آفرینش

اسم این شخصیت از کابالا(یک مذهب یهودی) گرفته شده و نشان دهنده ی ده قدرت برتری ست که خداوند می تواند با استفاده از آنها وجود خود را اثبات کند.

منشا نام گزاری Sephiroth

منشا نام Sephiroth را نیز همانند نام Cloud Strife می‌توان در افسانه ها و اساطیر دیگر کشور ها جست، اما اینبار برای یافتن منشا نام Sephiroth باید به جای اساطیر چین کهن، به خدایان بابل قدیم رجوع کنیم...

ده خدای Sephiroth

ده سفیروث در زبان عبری در مکتب Kabbalah وجود دارند که در دنیای فیزیکی و مادی ما قابل رویت نیستند. سفیروث ها ده الهه ی روشنایی هستند که هر کدام، ویژگیهای خداوندان را در خود متجلی کرده اند.

این ده الهه توسط یکی از دانایان مکتبKabbalah به نام Tanakh کشف شد و البته هنوز هم بزرگان عبری بر سر ترتیب این ده الهه دچار اختلاف نظر هستند. سفیروث ها به سه دسته تقسیم میشوند:

دسته مرکزی شاملKether ، عده ای معتقدند که این سفیروث جنسیت خاصی ندارد.

دسته ی راست شامل Chokhmah که سفیروثی با جنسیت مرد و دارای قدرت آتش است.

و دسته ی چپ شامل Binah ، سفیروثی مونث که الهه آب می‌باشد.

در زبان عبری به تایید اکثر بزرگان تنها Malkuth وBinah سفیروثهای مونث هستند و بقیه ی آنها مذکرند.

Moses ben Jacob Cordovero یکی از بزرگان عبری که از رسمیت بیشتری برخوردار است، ده سفیروث را بر حسب مشخصات و برتریشان به ترتیب زیر معرفی می‌کند:

Keterبرترین سفیروث، دارای قدرت و روشنایی بی نهایت
Chokmahبرترین حقیقت، آشکار کننده و بوجود آمده از نیستی
Binahدرک کننده، توبه پذیر، دارای قدرت عشق و احساس
Chesedرحم کننده، زیبایی دهنده، رقیب و دوستدار خدا
Gevurahدادرس، قدرتمند، قادر
Tipheretدلسوز، با عدل و همساز
Netzachدانا، خالق و جاودان (پایدار)
Hodصادق، ثابت قدم و مراقب
Yesodبنا (پایه)، به یاد آورنده، آشکار کننده
Malkuthکم قدرت ترین سفیروث، پادشاهی با بعد نسبتا مادی، شفا بخش و قادر به انجام طرحهای خداوندی
همانطور که ملاحظه کردید، این ده سفیروث بیانگر بخشی از خصوصیات خداوند هستند. وجود این سفیروث ها در زبان عبری تثبیت شده است اما اختلاف اندکی بین ترتیب آنها از لحاظ قدرت وجود دارد. 


ظاهر سفیروث

سفیروث را میتوان اینگون تشبیه کرد: موهایی بلند و نقره ای، چشمانی به رنگ آبی-سبز روشن گربه ای شکل و کت بلند سیاهِ متالیکی که همیشه به تن دارد، داشتن یک بال سیاه، سیاه برای نشان دادن باطن شیطانیِ او. شمشیر او که بسیار خاص هست ماسامونه نام دارد که استفاده از اون رو در دورانی که در ارتش خدمت میکرد یاد گرفت. نام ماسامونه از شخصی گرفته شده بنام گورو نیودو ماسامونه که یک شمشیرساز زبردست ژاپنی بوده و امروزه شمشیرهای او جزء گنجینه ی بین المللیِ ژاپن محسوب میشود.
کارگردان سری فاینال فانتزی باور دارد که نقش سفیروث در Final Fantasy VII یکی از دلایل مهم مشهور و محبوب شدن این فاینال فانتزی هست و همچنین نومورا به سفیروث لقب Ultimate Antagonist را داده چون هیچکس نمی تواند مثل او باشد و فقط سفیروث میتواند سفیروث باشد. 



تجارت

از شخصیت سفیروث اکشن فیگورهای زیادی تولید شده که اولین آنها Extra Knight نام دارد که توسط شرکت کابوشیکی-گایشا باندای
(Kabushiki-gaisha Bandai شرکتی ژاپنی که در زمینه ی اسباب بازی سازی و بازی های رایانه ای فعالیت دارد و جز سه شرکت بزرگ اسباب بازی سازی در ژاپن نیز هست) در سال 1997 در ژاپن به تولید رسید.

دیگر

بارهای متوالی مجله های بازیِ بیشماری سفیروث را به عنوان شرورترین شخصیت در سری فاینال فانتزی و بازی های رایانه ایِ مربوط به آن انتخاب کرده اند.


I Can’t Die

خیلی ترسیده بودم. یعنی ان پسره از من هم قوی تر بود؟ نه امکان نداشت...من برترین مخلوق روی زمین هستم و هیچ انسانی توان مقابله با من رو نداره. وقتی که من با "مادر" یکی بشیم دیگه این سیاره در دستان من هست.

مدت ها بود که در داخل Lifestream شناور بودم. هیچ قدرتی نداشتم. من Sephiroth!!، نیرومند ترین موجود دنیا، حتی از پست ترین انسان ها هم ضعیف تر شده بودم. دیگه امیدی به زندگی دوباره و بازگشت قدرت های بیشمارم نداشتم. واقعا ترسیده بود. خیلی ضعیف شده بودم اما هنوز زنده بودم. قدرت بازگرداندن مادر و حتی خودم به دنیا رو نداشتم اما هنوز زنده بودم. همه قدرت های بی پایانم رو که برای بازگرداندن مادر و بدنم به دنیا لازم داشتم از دست داده بودم اما هنوز یکی از قدرت هام با من بود. می‌تونستم بدن افراد آلوده به ژن های Jenova رو تسخیر کنم و به جای آن‌ها راه برم، نفس بکشم و آدم بکشم! وقتی که تمام نیروهای خودم رو جمع کردم تونستم وارد بدن یکی از سربازان Shin-Ra بشم و با کمک اون رییس Shin-Ra رو بکشم. باید از اون انتقام می‌گرفتم. ان و همه انسان های دیگه مسوول ان وضع اسف ناک من بودند. باید انسان های خائن که همان Setra های ترسو که در زمانی که سیاره به آنها احتیاج داشت، خود را کنار کشیدند بودند، رو نابود می‌کردم. وارث حقیقی زمین من و مادر بودیم.

باید برای نابودی تمام انسان ها چاره ای می‌اندیشیدم. جادوی Meteor!! بله درست است. بهترین گزینه احظار شهاب سنگ Meteor بود تا با کمک آن تمام انسان ها را نابود کنم. برای احظار جادوی Meteor احتیاج به متریای سیاه داشتم. برای همین از طریق یکی از Clone های خودم سعی در دزدین آن کردم. درست زمانی که همه چیز به خوبی پیش می‌رفت، Cloud سر راه من سبز شد! نمی‌دونستم ان از کجا دیگه پیداش شد. ان پسره احمق تمامی نقشه های من رو داشت خراب می‌کرد که متوجه شدم می‌تونم بدن آن رو هم تحت کنترل خودم در بیارم. درست زمانی که فکر می‌کردم نقشه ام به باد رفته است همه چیز درست شد و تونستم متریای سیاه رو به دست بیارم و Meteor رو برای نابودی زمین احظار کنم.

اما مثل اینکه Cloud دست بردار نبود! ان می‌خواست که با کمک یک دختر دیگه به اسم Aerith جادوی مقدس و تنها راه نابودی Meteor رو احظار کنه. اما من این بار هم تونستم زود اقدام کنم و قبل از اینکه جادوی مقدس فعال بشه Aerith رو بکشم. یا حداقل فکر کردم که تونستم چون ان جادوی لعنتی فعال شد و همه زحمات من بر باد رفت! مشکل اصلی من برای نابودی زمین و عملی کردن نقشه هام Cloud بود، پس تصمیم گرفتم که قبل از هر چیزی Cloud رو بکشم. اما ان پسره تونست من رو شکست بده! البته شکست من به خاطر حماقت خودم بود نه قدرت زیاد Cloud! چون من قوی ترین موجود عالم هستم. من Sephiroth بزرگ!


در زمانی که میتیور به آرامی به سیاره نزدیک می‌شود، شینرا سعی می‌کند انسان‌ها را از خطر وپن‌ها نجات دهد. همچنین شینرا تصمیم می‌گیرد تا سفیروث را بکشد با این امید که میتیور متوقف شود. اعضای آوالانژ کلود را در حالتی مسخ شده در یک دهکده ساحلی می‌یابند. فعالیت وپن باعث می‌شود که زمین زیر دهکده باز شود و کلود و تیفا به داخل جریان زندگی بیفتند. در آنجا تیفا خاطرات کلود را بازسازی می‌کند و واقعیت را درباره گذشته او می‌فهمد. معلوم می‌شود که کلود هیچوقت عضو سولجر نشده و سرباز مو سیاه خاطرات او در واقع عشق اول اریس و بهترین دوست کلود، زک فیر بوده. زک، تیفا و کلود در مقابل سفیروث قرار می‌گیرند. سفیروث تیفا و زک را شکست می‌دهد اما در نبرد با کلود دو طرف یکدیگر را زخمی می‌کنند و سفیروث در حالی که سر جنووا را به همراه دارد به جریان زندگی پرتاب می‌شود. سفیروث نمی‌میرد بلکه بدن و ذهنش در انرژی ماکو داخل آتشفشان جنووا منجمد می‌شوند. 


I Will Never Be A memory


انسان های احمق فکر می‌کردند که من مردم و Cloud یک قهرمان بزرگه که تونسته من رو بکشه، اما من هنوز زنده بودم. در واقع نه مرده بودم و نه زنده بودم. دیگه کسی نبود که بتونم بدنش رو تسخیر کنم. شرایط بسیار بدی داشتم اما دست سرنوشت شرایط رو به نفع من ورق زد. یک جوان احمق دیگه ای به اسم Kadaj پیدا شد که قصد داشت من رو دوباره به قدرت برگردونه. Kadaj با تزریق ژن های Jenova به خودش شرایط رو برای من مهیا کرد تا بدن آن رو هم تحت کنترل خودم در بیارم. درست زمانی که برای نابودی دنیا برنامه ریزی می‌کردم دوباره سر و کله Cloud پیداش شد و یک بار دیگه نقشه های من به دست Cloud خراب شد. Kadaj هم مرد و افتخار این رو داشت که به درد من بخوره.

اما من هنوز زنده هستم. من هیچ وقت نابود نمی‌شم و بلاخره یک روز انتقام خودم رو از انسان ها می‌گیرم، چون همیشه انسان های احمقی وجود دارند که شرایط برگشتن من رو فراهم کنند. پس زیاد به مردن من امیدوار نباشید چون بلاخره همه شما به دست من کشته خواهید شد...ها ها ها ها ها ها ها ها ........

بررسی روانشناختی و شخصیت پردازی Sephiroth



او زاده اشتباه انسان هاست...او از میان افکار پلید انسان ها متولد شده است و در طول حیاتش نیز جز پلیدی چیزی از انسان ها ندیده است. Sephiroth یک انسان با قدرت های ماورایی است که از دوران کودکی به او تلقین شده است که برتر از همه موجودات روی زمین است. این طرز تفکر در Sephiroth باعث می‌شود که Sephiroth در ابتدا خود را بهتر از دیگران بداند و حتی کسی را هم شان دوست شدن با خودش نبیند. اما ما می‌بینیم که Sephiroth هم مانند هر انسان دیگری احساسات دارد و با دیدن Zack و Cloud که او را دوست دارند، به آنها علاقه مند می‌شود تا جایی که حتی در زمان خشم و عصبانیت نیز حاضر به کشتن دوستان خود نمی‌شود. این امر نشان دهنده این است که برای Sephiroth نیز مفاهیمی چون عشق و دوست داشتن معنی دارد اما این انسان ها هستند که آن‌ها را از او گرفته اند و سعی کرده اند که از Sephiroth یک قاتل ذاتی درست کنند.

بنا به گفته آقای Tetsuya Nomura، طراح و شخصیت پرداز Sephiroth، Sephiroth نماد تمامی زشتی های انسان هاست و تمامی حرکات و رفتار های او نمود خباثت انسان هاست. اگر Sephiroth بد است، مقصر انسان ها هستند چون او می‌توانست خوب باشد؛ اگر آدم می‌کشد، مقصر انسان ها هستند چون آن‌ها باعث شدند که او بکشد و اگر پلید است، تنها مقصر اصلی انسان ها هستند که با پلیدی خود باعث خلق او شدند.

شخصیت پردازی Sephiroth به گونه ای است که ما در یابیم که Sephiroth بد مطلق نیست و بر خلاف شخصیت های منفی دیگر اثار هنری بعد انسانی دارد. این پرسوناژ دو بعدی شخصیت Sephiroth به قدری استادانه انجام شده است که باعث شده عده زیادی از گیمر ها، خود Sephiroth را مسوول کارهای بدش ندانند و همواره به او و کارهایش در جهت نابودی زمین و گرفتن انتقام، حق دهند. این نکته بسیار مهم، مهم ترین و پر رنگ ترین نقطه شخصیت پردازی Sephiroth است چون باعث می‌شود که هیچ گاه گیمرها به او به عنوان یک نیروی شر یا اهریمن نگاه نکنند.

یکی از نکاتی که در شخصیت پردازی Sephiroth استادانه پیاده شده است، قدرت مطلق نشان دادن اوست. رعایت این نکته در شخصیت پردازی Sephiroth باعث شده است تا گیمر ها همیشه از دیدن و روبرو شدن با او واهمه داشته باشند چون آنها نیز باور کرده اند که Sephiroth بی‌نهایت قدرتمند است و کشتن او امکان پذیر نیست! به همین دلیل زمانی که آن‌ها موفق می‌شوند Sephiroth را شکست دهند، با خود می‌گویند "بلاخره تونستم Sephiroth رو شکست بدم! Sephiroth افسانه ای رو شکست دادم!! من اینکار رو کردم.من!" این احساس قدرت که بعد از شکست دادن Sephiroth به گیمرها دست می‌دهد ماحصل همین شخصیت پردازی بی عیب و نقص اوست.

A One-Winged Angle


صحنه معروف به سوی تاریکی رفتن Sephiroth که از نظر منتقدان، جزو ماندگارترین صحنه های تمام آثار هنریست!

شاید بتوان گفت زیبا ترین بخش در شخصیت پردازی Sephiroth، دو نیمه تاریک و روشن Sephiroth و قرار گرفتن او در میان این دو نیمه و عاقبت حرکت او به سمت تاریکی، است. همانطور که گفته شد Sephiroth یک شخصیتی است که در ابتدا در فاصله میانی بین خیر و شر قرار گرفته است. Hojo قصد دارد که از Sephiroth یک مبارز و آدم کش مطلق بسازد و او را به سمت نیمه تاریکش ببرد، ولی Sephiroth در اثر ارتباط با Zack به سمت روشنایی گام بر می‌دارد و به یک قهرمان مردمی تبدیل می‌شود.

اما ما شاهد تغییر ناگهانی شخصیت Sephiroth هستیم. او با پی بردن به گذشته خود به طور ناگهانی از انسان ها متنفر شده و کاملا به یک شر مطلق تبدیل می‌شود. این تغییر شخصیت ناگهانی باعث دادن شک عظیمی به گیمرها می‌شود.

نحوه ی معرفی شخصیت Sephiroth به گیمر ها نیز در ایجاد این شوک بی تاثیر نیست. از ابتدای شروع داستان هیچ گونه معرفی خاصی برای Sephiroth در نظر گرفته نشده است و تنها در بعضی از صحنه ها گفته می‌شود که Sephiroth یک جنگجوی افسانه ایست! حتی در ابتدای داستان این فکر را خواهید کرد که Sephiroth یک شخصیت مثبت و قهرمان است، ولی با کشته شدن رییس Shin-Ra به زیبایی هر چه تمام تر Sephiroth به عنوان یک قاتل وحشتناک که بعد از پنج سال دوباره بازگشته است، معرفی می‌شود. در اینجاست که شما تصور می‌کنید Sephiroth همانند دیگر شخصیت های منفی FF های قبلی یک شیطان افسانه ای یا جادوگر شیطانیست، اما باز هم داستان به شما می‌گوید که Sephiroth یک شخصیت خوب بوده است که به خاطر دلایل ذکر شده تبدیل به یک قاتل شده است. در اینجاست که متوجه می‌شوید زود قضاوت کرده اید و نباید تا این حد از Sephiroth متنفر می‌شدید.

یکی از نکاتی که به جذابیت های ذاتی Sephiroth می‌افزاید، عشق بیش از حد او به مادرش است که در اصطلاح روانشناسی به آن "عقده اودیپ" (عشق کودکان 6 تا 12 سال به والدین غیر هم جنسشان را عقده اودیپ می‌گویند که از نام یکی از اساطیر یونان به نام اودیپیوس که پدرش را کشت و با مادرش ازدواج کر، مشتق شده است) می‌گویند.

همه این عوامل دست در دست هم داده اند تا از Sephiroth شخصیتی بسازند که در عین حال که بسیار بی رحم، سرد و خشن است، جزو محبوب ترین شخصیت های خلق شده تا به امروز به حساب آید.


Jenova

در تمام طول داستان، از Jenova به عنوان مادر Sephiroth یاد می‌شود، اما اصلا Jenova کیست و از کجا آمده؟ آیا او مادر حقیقی Sephiroth است؟

Who I Am؟

او یک فرشته است. نه زن است، نه مرد...از جایی بسیار دور و سرد آمده است. او فرم فیزیکی مشخصی ندارد درست همانند Lifestream! او صاحب تمامی سیارات است. سیارات فرزندان او هستند. او "مادر" همه مخلوقاتش است... اما همه فرزندان او مرده اند! مرگ در انتظار او و فرزندانش است...خاطره های دردناک باقی مانده برایش تمامی ندارد. برای او Promised Land دیگر معنی ندارد...

اما اون یک سیاره جدید پیدا می‌کنه. این سیاره مال اون نیست. اون متجاوزه! خودش هم میدونه ولی کار دیگه ای نمی‌تونه بکنه، چون اون باید زندگی خودش و فرزندانش رو به دنیا بازگردونه...

وقتی که به زمین می‌رسه با شدت با اون برخورد می‌کنه و یک آتشفشان بوجود میاره. اون به روح زمین می‌رسه. روح زمین منبع خوبی برای جذب نیرو بود، نباید از دستش می‌داد. آره! روح زمین ان رو تقویت می‌کرد. با جذب روح زمین کم کم فرم فیزیکی هم پیدا کرده بود اما Setra ها، ساکنان اصلی زمین مزاحم ان بودند. انم به راحتی یک ویروث مخرب رو تو زمین پخش کرد و باعث مرگ همه اون‌ها شد. اون باعث اصلی "بحران اصلی" (Orginal Crisis) بود...

اما ان شکست خورد. مرگ به سراغ اون امد و بدن Jenova که دیگه هیچ جونی توش نمونده بود، برای هزاران سال تو کوه های Nibelheim باقی موند....


مثلا Rabbi Isaac Luria که یکی دیگر از بزرگان عبری است، در لیست خود ترتیب دیگری برای ده سفیروث در نظر گرفته است.

Da'at آیینی است که در آن اسرار و رموز وحدت بین این ده سفیروث با نام درخت زندگی (Tree of Life) بیان شده است. این ده سفیروث به چهار مکان برای رسیدن به خدا وابسته اند.

Atziluth دنیای صدور: این مکان، مقدس ترین مکان و منبع حقیقت و روشنایی تلقی می‌شود و فقط جایگاه خداست

Beri'ah دنیای آفرینش: تمام مخلوقات پیش از آفرینش بدون هیچ شکل و بعدی در این دنیا قرار دارند. این مکان جایگاه فرشتگان بلندمرتبه است.

Yetzirah دنیای فرم دهی: در این دنیا به مخلوقات بعد و هویت داده می‌شود و آنها تکمیل می‌شوند.

Asiyah دنیای اعمال: دنیاییست که همه ی مخلوقات روی آن زندگی و با هم رابطه برقرار می‌کنند.

بر طبق صحبت های آقای Nojima، نویسنده داستان FFVII، علاقه شخصی ایشان به اساطیر غرب آسیا مخصوصا ایران و بابل باعث شده تا ایشان نام زیبای Sephiroth را برای شخصیت منفی داستانش انتخاب کند.


افسانه Masamune، شمشیر عدالت

FFVII در زمان خود فستیوالی از سلاح های عجیب و غیر عادی بود که تعجب و تحسین اکثر گیمر ها را برانگیخته بود. یکی از این سلاح های غیر عادی و البته فوقالعاده جذاب، سلاح افسانه ای Sephiroth بزرگ، Masamune بود.



Masamune نام یکی از استادان شمشیر سازی ژاپن است که برای اولین بار روش هشت برش را برای ساخت شمشیر های گروه سامورایی Kobayto به کار برد. بلندی بسیار زیاد تیغه شمشیر های ساخته Masamune (که از جنس فولاد آب دیده بود) که در نتیجه باعث سنگینی بسیار زیاد آن می‌شد، باعث شده بود تا به غیر از سامورایی های گروه Kobayto که سال های سال با آن تمرین کرده و دستان فوق العاده نیرومندی داشتند، کسی قادر به استفاده از آن نباشد. این نکته باعث شده است تا افسانه های زیادی بر اساس شمشیر های Masamune (که به افتخار سازنده اش، Masamune نام گرفته) در میان مردم شکل گیرد. اما معروف ترین این افسانه های، افسانه شمشیر عدالت می‌باشد.

این افسانه، افسانه زندگی یکی از جنگجویان ژاپن به نام Takeshi Hamazano است. Takeshi که یکی از ماهرترین جنگجویان زمان خود بود، روزی از خدایان ایدزانامی و ایدزاناگی درخواست می‌کند تا به او نیرویی بدهند که او بتواند با کمک آن تمامی دشمنان خدایان بر روی زمین را نابود کند.

خدایان که مخالف نابودی و خون ریزی بودند، در ابتدا با درخواست Takeshi مخالفت می‌کنند، اما زمانی که به نیت پاک او و مزایای نابودی دشمنان پی می‌برند، تصمیم می‌گیرند که به خواسته او پاسخ مثبت دهند. اما خدایان برای اینکه کماکان بر روی عهد و پیمان اولیه خود پایبند بمانند و خون و خون ریزی را بر روی زمین رواج ندهند، قدرت ویژه ای به این شمشیر (که Masamune نام داشت) می‌بخشند که جز برای افراد پاک و عدالت جو نبرد، و با کشتن با آن هیچ خونی بر روی زمین ریخته نشود.

به این ترتیب Takeshi با کمک قدرت شمشیر خود، بدون اینکه خونی از کسی بر روی زمین ریخته شود عدالت را بر روی زمین حاکم می‌کند و نام شمشیر عدالت جوی او برای همیشه در دنیا جاویدان می‌شود.

Masamune یی که در دستان Sephiroth قرار گرفته نیز در واقع همان Masamune عدالت جوست که به غیر از Sephiroth، کسی قادر به در دست گرفتن آن نیست. برای همین است که از تمامی افرادی که به دست Sephiroth کشته یا زخمی می‌شوند هیچ خونی ریخته نمی‌شود. در دست داشتن Masamune عدالت جو، توسط یک انسان پلید که از آن استفاده ای به جز کشتن نمی‌کند، پارادوکس بسیار زیبایی را بوجود آورده است!

Sephiroth Musical Theme

Sephiroth اولین شخصیت از سری FF می‌باشد که سه تم مخصوص برای آن ساخته شده است. اولین آهنگ از این مجموعه، آهنگ مرموز "Those Chosen By The Planet" است که یک ملودی فوقالعاده حراس انگیز است. این ملودی که برای رساندن حس مرگ و انتقام، از نت دو "ناقوس" در آن استفاده شده بود، اصولا بعد از وقوع جنایات Sephiroth پخش می‌شد. دومین آهنگ از این مجموعه، ملودی "Birth Of God" بود که در زمان مبارزه با Sephiroth در Bizaro Sephiroth (اکثر گیمرها این آهنگ رو با اسم Reverse Sephiroth می‌شناسن) پخش می‌شد. و اما سومین و آخرین آهنگ از مجموعه که یکی از بهترین آهنگ های ساخته شده در آثار هنری طبقه بندی می‌شود. آهنگ معروف "A One-Winged Angel" (فرشته تک بال) است که در زمان نبرد آخر Cloud با Sephiroth پخش می‌شد. این آهنگ تنها موسیقی از مجموعه Sephiroth Themes بود که برای فیلم Final Fantasy VII Advent Children بازسازی شد.

طراحی Sephiroth

Final Fantasy VII


Sephiroth اولین شخصیت منفی بود که آقای Tetsuya Nomura برای FF طراحی کرده بودند. Nomura در این رابطه می‌گوید "Sephiroth اولین شخصیت منفی و شاید سخت ترین شخصیتی بود که من طراحی کردم. دلیل این سختی، مشکل بودن پیاده سازی ایده هام روی کاغذ نبود، بلکه شخصیت پردازی فوقالعاده پیچیده ان بود". تا قبل از انتشار FFVII شخصیت پردازی و طراحی شخصیت های منفی FF به گونه ای بود که با یک نگاه ساده به آن‌ها می‌توانستید تشخیص دهید که آن شخصیت، یک شخصیت منفی است! چون این افراد یا هیولا های باستانی و یا جادوگران دنیایی زیرین بودند که برای نابودی دنیا آمده بودند، اما Sephiroth یک انسان بود!


Sephiroth با طراحی Amano!

Kitase می‌گوید" Sephiroth یک شخصیت دو بعدی بود، یک نیمه روشن داشت و یک نیمه تاریک. طراحی ظاهری ان هم باید به گونه ای می‌بود که هم حس خوب بودن و هم حس انتقام و خباثت رو به گیمرها می‌رسوند و عملی کردن این کار کار بسیار بسیار مشکلی بود، اما Nomura به خوبی تونست از عهدش بر بیاد".

در طرح های اولیه قرار شد دو شخصیت Sephiroth و Cloud که در نقطه مقابل هم قرار داشتند، با موهای بلند سفید و مشکی طراحی شوند، اما Nomura به صلاح دید خود طرح های اولیه را کنار گزاشت و تصمیم گرفت که تنها Sephiroth را با موهای بلند طراحی کند. Nomura در این رابطه می‌گوید"سخت ترین قسمت در طراحی Sephiroth، پیاده سازی المان های شخصیت های مثبت و منفی در کنار هم بود. من واقعا گیج شده بودم و نمی‌دونستم چی کار کنم ولی در آخر تصمیم گرفتم که یک کار ترکیبی خلق کنم. واسه همین Sephiroth رو با چهره ای خشمگین و انتقام جو ولی چشمانی آبی و معصوم طراحی کردم. اینجا بود که به خودم گفتم: آره همینه!! برای رسوندن حس تضاد شخصیتی Sephiroth هم تصمیم گرفتم که ان رو با موهای بلند سفید و لباس بلند مشکی بکشم".

Final Fantasy VII Advent Children



Nomura می‌گوید"زمانی که تصمیم گرفتیم AC رو بسازیم، من همه وقتم رو روی Cloud و Sephiroth گزاشته بودم، این دوتا حتما باید عالی از آب در میومدن، چون در غیر این صورت طرفداران FFVII حتما ما رو ترور می‌کردند! البته طراحی مجدد Sephiroth به اندازه Cloud سخت نبود و در واقع من همون اتد های اولیه رو اینبار با توجه به سخت افزار های جدید پیاده کردم".
یکی از سخت ترین نکات در طراحی Sephiroth، طراحی موهای بلند آن به صورت متحرک بود. Hashimato در این رابطه می‌گوید"در زمانی که FFVII منتشر شد، با توجه به قدرت کم سخت افزار ها در هیچ عنوانی ما شاهد موی متحرک نبودیم و کسی هم از ما انتظار موی متحرک نداشت، واسه همین خیلی راحت Sephiroth رو با موهای بلند طراحی کردیم. اما زمانی که مشغول ساخت AC شدیم، فهمیدیم که موی بلند چقدر دردسر سازه!". مشکل اصلی در متحرک سازی موهای Sephiroth طراحی سخت آن نبود، بلکه اکشن بالای فیلم بود. این موها باید به نحوی طراحی می‌شدند که علاوه بر حرکت طبیعی، در هنگام نبرد Sephiroth با Cloud جلوی دست و پای Sephiroth را نگیرند. Nomura می‌گوید" بسیار از ایده های مهم ما در نبرد آخر فیلم به دلیل دست و پا گیر بودن موهای بلند Sephiroth از فیلم حذف شدند!"

او حاصل اشتباه وحشتناک انسان هاست... آمده تا انتقام تمام ظلم هایی که به او شد را از انسان ها بگیرد. دیگر هیچ چیز برای او مهم نیست، همه در آتش خشم او خواهند سوخت...آتش خشم Sephiroth!


نظرات شما عزیزان:

نام :
آدرس ایمیل:
وب سایت/بلاگ :
متن پیام:
:) :( ;) :D
;)) :X :? :P
:* =(( :O };-
:B /:) =DD :S
-) :-(( :-| :-))
نظر خصوصی

 کد را وارد نمایید:

 

 

 

عکس شما

آپلود عکس دلخواه:





نوشته شده در پنج شنبه 12 دی 1392ساعت 14:12 توسط Kira|



      قالب ساز آنلاین